با ما تماس بگیرید   0098 21 75942

Darbex Courier & Cargo LLC 98 21 75942

Alternate Text

دیوار سیلیکونی بین دو ابرقدرت

دیوار سیلیکونی بین دو ابرقدرت

دیوار سیلیکونی بین دو ابرقدرت



دنیای‌اقتصاد- گروه اقتصاد بین‌الملل : دولت بایدن اکتبر گذشته یکی از بزرگ‌ترین اقدامات متقابل خود را علیه فعالیت‏های نظامی چین انجام داد و کنترل‏های صادراتی را بر نیمه‌هادی‏های پیشرفته که در سیستم‌های هوش مصنوعی مورد استفاده قرار می‏گیرند، اعمال کرد. این قانون جدید نه ‏تنها شرکت‌های آمریکایی، بلکه هر تولیدکننده ‏ای را که از نرم‌افزار یا فناوری خاص ایالات متحده برای ساخت محصولات خود استفاده می‏کند، محدود می‏کند. این اقدام چین را نگران کرده است. شی جین‌پینگ ایالات متحده را به‌دلیل سازمان‌دهی این کمپین سرزنش می‏کند. مفسران نیز ادعا می‏کنند که ایالات متحده «پرده سیلیکونی» را بسته است. اکتبر گذشته دولت بایدن یکی از بزرگ‌ترین اقدامات متقابل خود تا به امروز را علیه فعالیت‌های نظامی چین انجام داد و کنترل‌های صادراتی بر نیمه‌هادی‌های پیشرفته را که در سیستم‌های هوش مصنوعی مورد استفاده قرار می‌گیرند، اعمال کرد. این قانون جدید نه‌تنها شرکت‌های آمریکایی، بلکه هر تولیدکننده‌ای را که از نرم افزار یا فناوری خاص ایالات متحده برای ساخت محصولات خود استفاده می‌کند، محدود می‌کند .

این اقدام چین را نگران کرده است. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین ایالات متحده را به‌دلیل سازمان‌دهی کمپینی برای محاصره، سرکوب و مهار کشورش سرزنش می‌کند؛ درحالی‌که مفسران ادعا می‌کنند که ایالات متحده «پرده سیلیکونی» را بسته است. کارشناسانی چون توماس فریدمن، زمانی از زنجیره تامین نیمه‌هادی‌ها به‌عنوان نمونه بارز جهانی شدن نام می‌بردند که در آن وابستگی متقابل اقتصادی سبب ایجاد صلح و رفاه می‌شود. اما اکنون ایالات متحده وابستگی متقابل را به سلاح تبدیل کرده است. فناوری آمریکایی مانند یک رشته قلاب ماهی‌گیری در کل سیستم تولید نیمه هادی‌های جهان امتداد یافته است؛ به‌طوری‌که متحدان و دشمنان به‌طور یکسان در دام می‌افتند. در این مرحله اولیه، ارزیابی پیامدهای گسترده‌تر سیاست جدید ایالات متحده دشوار است.

چین با چنین تاکتیکی غریبه نیست؛ چراکه مدت‌هاست برای دسترسی به بازار خود محدودیت‌هایی قرار داده است؛ به‌طوری‌که کالاهای استراتژیک مانند مواد معدنی کمیاب را برای مجازات کشورهایی که از خطوط قرمز دیپلماتیک آن عبور می‌کنند تحریم می‌کند. اما به نظر می‌رسد تلافی جدیدی درحال ظهور است و با واکنش‌های چین نسبت به چرخش در سیاست آمریکا، این خطر وجود دارد که وضعیت به گونه‌ای تشدید شود که هم به امنیت آمریکا و هم به اقتصاد جهانی آسیب برساند. تا همین اواخر، کسب‌وکارهای آمریکایی برای کمک به چین برای پیشبرد بلندپروازی‌های فناورانه‌اش حیاتی بودند؛ که از طریق مشارکت، سرمایه‌گذاری و انتقال داوطلبانه یا اجباری فناوری انجام می‌شد. مت پوتینگر، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، در ماه مه به Nikkei Asia گفت: ما یک بچه کوسه را دیدیم و گمان کردیم می‌توانیم آن را به دلفین تبدیل کنیم؛ به غذا دادن به کوسه ادامه دادیم و اکنون با یک کوسه بزرگ روبه‌رو هستیم. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن سیستم کنترل صادرات را به عنوان یک «دارایی استراتژیک» مهم توصیف می‌کند که به ایالات متحده و متحدانش اجازه می‌دهد «به دشمنان هزینه‌هایی وارد کند و حتی در طول زمان توانایی‌های جنگی‌شان را کاهش دهد.» اما به‌طور کلی، دولت به کوسه گرسنگی نمی‌دهد؛ به‌طوری‌که استراتژی کنترل صادرات آن برای ایجاد یک «حیاط کوچک» با «حصار بلند» تاکنون بخش‌هایی را هدف قرار داده است که تا حدودی کلیدی تعریف می‌شوند. ایده آمریکا این است که مانع از پیشرفت چین در هوش مصنوعی نظامی و تسلیحات پیشرفته شود و در عین حال برای محدود کردن پیامدهای اقتصادی گسترده‌تر این سیاست تلاش کند.اینکه چگونه ایالات متحده به چنین سیاستی رسید برای خود داستانی مهم است. این سیاست نتیجه یک برنامه بلندمدت منظم نبوده است. یک دهه پیش، تعداد کمی انتظار داشتند که کنترل صادرات یک سلاح مهم باشد. در میان هرج و مرج دولت ترامپ، کنترل صادرات شروع به جلب ‌توجه کرد. آنها اولین فشار خود را به لطف اشتباهات شرکت مخابراتی چینی ZTE دریافت کردند. ZTE در لیست محدودیت تجاری ایالات متحده قرار گرفت و از تجارت طرد شد. سایر کسب‌وکارها بدون مجوز ایالات متحده مجاز به ارائه کالاهای مشخص‌شده به ZTE نبودند. این شرکت تنها پس از موافقت با تغییر روش، پرداخت ۴۳۰میلیون دلار جریمه و پذیرش جریمه تعلیق توانست از لیست خارج شود. اما ZTE پس از آن توافق را نقض کرد.

وزارت بازرگانی ترامپ نیز با اعمال مجازات تعلیق، دسترسی آن را به فناوری ایالات متحده به مدت هفت سال قطع کرد. این به منزله حکم اعدام برای ZTE بود و به یک بحران سیاسی در چین منجر شد. یکی از مقامات ارشد سابق به وال استریت ژورنال گفته است که شی در تماس تلفنی از ترامپ خواسته است تا مجازات را به‌عنوان یک لطف شخصی کاهش دهد. ترامپ که خواهان توافق تجاری بود با شی توافقی را امضا کرد که براساس آن ZTE جریمه بزرگ‌تری پرداخت می‌کرد؛ اما همچنان به فناوری ایالات متحده دسترسی داشت.ZTE به لطف آنچه جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ در خاطرات خود به «سیاه‌چاله» تمایل ترامپ برای توافق تجاری با چین توصیف کرد زنده ماند و «همه مسائل دیگر حول آن پیچیده شد.» اما با وجودی که ترامپ بیشتر به توافق اهمیت می‌داد تا سرنگونی چین، مقامات تندرو بیشتری این احتمال را دیدند. به‌عنوان مثال، جان بولتون قبلا درباره لیست محدودیت تجاری اطلاعاتی نداشت، اما بعد گفت که «از یافتن این ابزار خوشحال است.» در مه۲۰۱۹، ویلبر راس، وزیر بازرگانی، گام بعدی را برداشت و شرکت هوآوی، غول مخابراتی را به فهرست محدودیت‌های تجاری در زمینه امنیت ملی و سیاست خارجی اضافه کرد. بنیان‌گذار هوآوی، رن ژنگفی زمانی به دبیرکل حزب کمونیست گفت: ملتی که تجهیزات سوئیچینگ خود را ندراد، مانند کشوری است که ارتش ندارد.

اما ایالات متحده درباره هوآوی موافقت کرد. مقامات می‌ترسیدند طرح هوآوی برای ساخت نسل بعدی زیرساخت‌های ارتباطی جهان، اهداف امنیتی چین را به هزینه آمریکا ارتقا دهد. قرار دادن هوآوی در لیست محدودیت‌های تجاری به تنهایی نمی‌تواند مانع از خرید نیمه هادی‌ها از شرکت‌های غیرآمریکایی شود. به گفته پوتینگر، ایالات متحده گمان نمی‌کرد که کنترل‌های صادراتی بدون پشتوانه تاثیر زیادی داشته باشد. مقامات دولت ترامپ آنچه را که نیاز داشتند، در قانون مبهمی به نام «قانون محصول مستقیم خارجی» پیدا کردند. در صورتی که محصولی با نرم‌افزار یا فناوری آمریکایی یا حتی ابزارهای مرتبط با دانش آمریکایی ساخته شود، می‌توانند از آن برای نظارت به محصولات ساخته‌شده در کشورهای دیگر استفاده کنند. ازآنجاکه مالکیت معنوی ایالات متحده در زنجیره تامین نیمه هادی‌ها در جریان است، این حرکت برای هوآوی پیامدهایی داشت. دولت ترامپ با توییت‌های سریع و قوانین بوروکراتیک معمولی، کنترل‌های صادرات را جسته گریخته تغییر داد. اما استفاده گسترده از این قانون اکنون اساس اقدامات تیم بایدن علیه چین و تلاش آن برای محروم کردن روسیه از برخی محصولات استراتژیک است. آنچه با اقدام دولت ترامپ علیه یک شرکت آغاز شد، به کمپین دولت بایدن برای قطع دسترسی به فناوری‌های کلیدی برای همه کشورها تبدیل شده است. ایالات متحده می‌تواند این کار را به لطف تنگراه‌های موجود در اقتصاد جهانی انجام دهد. جهانی شدن آن‌طور که کارشناسان و سیاستمداران پیش‌بینی می‌کردند یک بازار غیرمتمرکز ایجاد نکرد‌، در عوض‌ به‌طور سیستماتیک قدرت را در تعداد کمی از شرکت‌های بزرگ متمرکز کرد. در تولید نیمه‌هادی‌ها این شرکت‌ها عبارتند از: ASML, Nvidia, Synopsys و Cadence Design Systems. به همین دلیل است که کنترل‌های صادراتی جدید بسیار موثر است.اما از منظر تحلیلگران وال‌استریت‌ژورنال، استفاده از تنگراه‌های اقتصادی به این روش یک نقطه ضعف بالقوه جدی دارد. درحال حاضر، چین اقدامات ایالات متحده را با تهدید به محدود کردن مواد لازم برای تولید نیمه‌هادی‌ها تلافی می‌کند. ایالات متحده و متحدانش ممکن است منابع دیگری بیابند؛ اما چین نیز به دنبال تنگراه‌های دیگری است که می‌تواند از آنها برای ایجاد زحمت استفاده کند. بنابراین، ایجاد یک مارپیچ عمیق‌تر کنش و واکنش خطری است که هر دو طرف را تهدید می‌کند. در پاسخ به فشار آمریکا، چین نیز اکنون استراتژی استقلال فناوری را دوچندان کرده است. به گفته علی واین، تحلیلگر ارشد گروه اوراسیا، تنها چیزی که بدتر از وابستگی متقابل تسلیحاتی است، می‌تواند نبود وابستگی متقابل باشد. اگر چین مجبور نباشد از اقدامات تلافی‌جویانه غرب بترسد، ممکن است بخواهد به تایوان حمله کند، ادعاهای ارضی خود را در دریای چین جنوبی و علیه هند مطرح و برای هژمونی آسیایی تلاش کند.به علاوه، کشورهای دیگر نیز ممکن است از ترس اینکه در لیست کنترل‌های صادراتی قرار گیرند، با چین متحد شوند یا برای رسیدن به خودکفایی تکنولوژیکی بیشتر وارد عمل شوند. حتی شرکای نزدیک آمریکا مانند آلمان که سهم اقتصادی بزرگی در چین دارند، اگر ندانند که «حیاط کوچک» آمریکا از کجا شروع و به کجا ختم می‌شود، ممکن است وفاداری‌شان به‌هم بخورد.بنابراین برای اینکه این سیاست بی‌ثبات‌کنندگی کمتری داشته باشد، نمی‌تواند آن‌قدر بی‌پایان و تصادفی باشد. دشمنان و نزدیکان باید به‌طور یکسان ارزش پایدار را در وابستگی متقابل ببینند. دستیابی به این امر مستلزم آن است که ایالات متحده از یکی از مزایای خود نسبت به چین، یعنی حاکمیت قانون، برای تعیین استانداردهای خاص و رویه‌های تجدیدنظر برای محدودکردن نااطمینانی درباره اقدامات آتی خود استفاده کند. زمان آن رسیده است که ایالات متحده از سیاست‌های فی‌البداهه گذر کرده و به سمت استراتژی حرکت کند.



منبع : دنیای اقتصاد

21 / شهریور / 1402