روز جمعه ۱۴ مارس ۲۰۲۵ میلادی نشست سهجانبه ایران، روسیه و چین در پکن با حضور معاونان وزیران امور خارجه این کشورها برگزار شد. این دیدار که نخستین نمونه از این نوع محسوب میشود، بیانگر تلاشهای فزاینده پکن و مسکو برای نقشآفرینی در مذاکرات هستهای ایران است.در این نشست، بر هماهنگی مواضع برای مقابله با تحریمها، رد هرگونه اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای و تلاش برای پیشبرد یک توافق سیاسی با آمریکا توافق شد.در چارچوب مذاکرات صلح اوکراین، موضوع ایران به یکی از محورهای مهم گفتگوهای میان روسیه و آمریکا تبدیل شده است. به نظر میرسد واشنگتن به همان اندازه که در روند حلوفصل بحران اوکراین با خواستههای کرملین تعامل میکند، از مسکو نیز انتظار دارد که با بهرهگیری از روابط نزدیک خود با تهران، گامهای مثبتی در راستای حلوفصل پرونده هستهای ایران و مهار تهدیدهای ناشی از جاهطلبیهای جمهوری اسلامی بردارد.
انتخاب کاظم غریبآبادی به عنوان نماینده ایران و عدم حضور مجید تختروانچی در این نشست، نشانهای از تغییر اولویتهای دیپلماتیک ایران تلقی میشود. با توجه به سطح معاونان در این نشست، تمرکز بر مسائل فنی و حقوقی مرتبط با برنامه هستهای ایران و تحریمها محتمل به نظر میرسد. انتخاب غریبآبادی که تجربه گستردهای در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد، گویای تأکید ایران بر مسائل فنی در مذاکرات است. در مقابل، غیبت تختروانچی که بیشتر در چارچوب برجام فعالیت داشته است، میتواند ناشی از تغییر تمرکز ایران از احیای برجام به مذاکراتی جدید با محوریت رفع تحریمها و همکاریهای جدید باشد.
چین؛ میزبانی و حفظ تعادل دیپلماتیک
نقش چین در این نشست، بیانگر راهبرد چندوجهی پکن در عرصه بینالمللی است. میزبانی نشست توسط چین، در راستای افزایش اعتبار پکن بهعنوان یک قدرت جهانی مسئولیتپذیر و تأکید بر دیپلماسی چندجانبه در برابر رویکرد یکجانبهگرایانه آمریکا انجام شد. چین با حمایت از تأکید ایران بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای و مخالفت با تحریمهای یکجانبه آمریکا، همچنان حمایت خود از توافق برجام و راهحلهای دیپلماتیک را نشان داد.در کنار این اقدامات، چین با برگزاری رزمایشهای مشترک دریایی با ایران و روسیه، همسویی خود را با این دو کشور تقویت کرده است. این اقدام علاوه بر نمایش قدرت در برابر فشارهای آمریکا، بر توسعه همکاریهای نظامی و امنیتی با شرکای استراتژیک تأکید دارد. در شرایطی که آمریکا در تلاش است روابط پکن و مسکو را تضعیف کند، چین با تعمیق همکاری با ایران و روسیه در قالب «محور» نوظهور این سه کشور، درصدد مقابله با سیاستهای واشنگتن برای انزوای این قدرتها است.با این حال، چین در عین حمایت از شرکای شرقی خود، تلاش دارد تعادل دیپلماتیک خود را حفظ کند. پکن ضمن تقویت روابط با ایران و روسیه، سعی میکند ارتباطات خود با کشورهایی مانند عربستان سعودی را نیز گسترش دهد و در مناقشات منطقهای نقش میانجی بیطرف را ایفا کند. این سیاست دوگانه نشاندهنده تلاش چین برای حفظ منافع اقتصادی و استراتژیک خود در خاورمیانه و تثبیت جایگاهش به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات بینالمللی است.
روسیه با میانجیگری میان ایران و آمریکا اهداف راهبردی مهمی را دنبال میکند که شامل بُعد سیاسی و منافع اقتصادی است. از نظر سیاسی، مسکو تلاش میکند تا با کاهش نفوذ اروپا در مذاکرات هستهای ایران، موقعیت خود را به عنوان بازیگر اصلی در این پرونده تثبیت کند. این اقدام میتواند وابستگی تهران به مسکو را افزایش داده و زمینهای برای کنترل بیشتر روسیه بر روابط اقتصادی ایران و اروپا فراهم کند. علاوه بر این، روسیه به دنبال ارتقاء جایگاه دیپلماتیک خود در سطح جهانی و کاهش انزوای بینالمللی ناشی از تنشهای اوکراین است.در بُعد اقتصادی، روسیه امیدوار است که با کاهش تنشها میان ایران و غرب، روابط تجاری خود را با تهران گسترش داده و سهم بیشتری از بازار ایران به دست آورد. حجم تجارت دوجانبه در حال حاضر حدود ۵ میلیارد دلار است و با موفقیت در میانجیگری، این رقم میتواند افزایش یابد. همچنین، کاهش تنشها میتواند فشار تحریمهای غرب علیه روسیه را کاهش دهد و به تقویت جایگاه مسکو در معادلات منطقهای و بینالمللی کمک کند.احمد وخشتیه، استاد علوم سیاسی در دانشگاه دوستی ملل روسیه، معتقد است که اختلافاتی میان روسیه و چین با آمریکا وجود دارد؛ در این راستا، آنها از ایران خواستهاند که از سیاست فشار حداکثری آمریکا پرهیز کرده و حسن نیت نشان دهد. در عین حال، میتوان این موضوع را بهعنوان نقش «پلیس خوب و پلیس بد» نیز در نظر گرفت، به طوری که هدف اصلی همه طرفها، بازگشت تهران به تعهدات برجامی است.بر اساس گفتههای وخشیته، پرسش کلیدی این است که چرا جمهوری اسلامی ترجیح میدهد به جای مذاکره مستقیم با آمریکا، از چین و روسیه بهعنوان واسطه استفاده کند و همین فرصت را برای کشورهای دیگری مانند امارات، قطر و عمان فراهم کرده است.شاهین مدرس، کارشناس روابط بینالملل معتقد است که بیانیه پایانی نشست پکن به مشروعیتبخشی به برنامه هستهای ایران پرداخته است، در حالی که جمهوری اسلامی سانتریفیوژهای IR-6 را به چرخه غنیسازی خود افزوده و اورانیوم را با غلظتی بیش از ۶۰ درصد غنیسازی میکند که بهطور واضح به هدف ساخت بمب هستهای اشاره دارد.مدرس همچنین به ادعای کاهش تنشها اشاره کرده و آن را بیاساس دانسته است. جمهوری اسلامی یکی از عوامل اصلی بیثباتی در منطقه است و ارسال پهپادهای جنگی به روسیه، مداخله در بحرانهای سوریه، عراق، یمن و لبنان، نشاندهنده تشدید تنشها و بیثباتی است.به گفته مدرس، جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خود هیچگاه به اصل «احترام متقابل» پایبند نبوده و در عمل خلاف آن را نشان داده است.
نتیجه گیری
چین و روسیه خواستار پایان تحریمهای آمریکا علیه ایران و ازسرگیری مذاکرات هستهای شدند. با این حال، کارشناسان معتقدند این نشست و بیانیه پایانی آن تأثیر زیادی بر تصمیمگیریهای ایالات متحده، تروئیکای اروپایی و شورای امنیت سازمان ملل نخواهد داشت و بیشتر بهعنوان یک نمایشی دیپلماتیک برای تقویت نقشآفرینی چین در روند مذاکرات ارزیابی میشود.نشست پکن گامی در جهت هماهنگسازی مواضع چین و روسیه در قبال مذاکرات هستهای ایران بود. این دو کشور با ارائه راهکارهای دیپلماتیک در تلاشند تا مسیر دستیابی به توافقی سیاسی با آمریکا را هموار کنند.چین و روسیه با اهدافی متفاوت اما مکمل در این مذاکرات حضور دارند. روسیه در تلاش است تا با ایفای نقش میانجی، روابط خود با واشنگتن را بهبود بخشد، هرچند حمایتهای اقتصادی و نظامی این کشور از تهران، مسکو را به گزینهای غیرمعمول برای میانجیگری تبدیل کرده است.در مقابل، چین که پیشتر در سال ۲۰۲۳ میان ایران و عربستان میانجیگری موفقی داشت، میکوشد خود را بهعنوان یک قدرت مسئول در مسائل جهانی معرفی کند. این همکاری میتواند بهعنوان جبههای هماهنگ در برابر فشارهای آمریکا بر روند مذاکرات آتی تأثیرگذار باشد.کارشناسان معتقدند پررنگ شدن نقش کاظم غریبآبادی در این مذاکرات، به واسطه نزدیکیاش به دولت لاریجانی و دفتر رهبری است. در مذاکرات با اروپاییها که اخیراً صورت گرفته، تخته روانچی نیز در کنار غریبآبادی حضور داشت و این میتواند نشاندهنده نقش ظریف در مذاکرات نیز باشد.
منبع : یورو نیوز فارسی