دنیایاقتصاد : استراتژی آمریکا برای مواجهه هوشمندانهتر با منطقه خاورمیانه که بر مبنای دو سند امنیت ملی و دفاع ملی از ماه مه رسما کلید خورده است، به دنبال محقق کردن راهبرد بازدارندگی یکپارچه با مشارکت متحدان عربی و غربی است. تحرکات نظامی اخیر ایالات متحده در خلیجفارس که با اعزام جنگندهها و تفنگداران دریایی مصادف شده است، در این راستا ارزیابی میشود. مضاف بر این افزایش حضور نظامی فرانسه و بریتانیا به شکل فروش تسلیحات و تنظیم مشارکتهای جامع دفاعی بخش دیگری از این تصویر کلانتر است.
المانیتور در دو گزارش همسو با پرداختن به تحرکات نظامی ایالات متحده و متحدان آن در خلیج فارس نوشت: دولت بایدن افزایش سطح مخاطرات برای تنش با ایران را در نظر دارد. همزمان متحدان آن مانند بریتانیا و فرانسه قصد دارند حضور نظامی و اقتصادی خود را در خلیج فارس تقویت کنند. این تحرکات و هماهنگیها را میتوان در راستای بازدارندگی یکپارچه که بر همکاریهای چندبخشی تاکید میکند، ارزیابی کرد. آندرو پاراسیلیتی رئیس و مدیر ارشد محتوای المانیتور و مدیر سابق مرکز ریسک و امنیت جهانی رند در تحلیلی به تاریخ ۴ اوت- ۱۳ مرداد نوشت: ارتش ایالات متحده پیشنهاد استقرار تفنگداران و پرسنل نیروی دریایی در نفتکشهای تجاری در خلیج فارس را برای جلوگیری ازآنچه تلاشهای ایران برای توقیف این نفتکشها خوانده میشود، در نظر دارد. این سیاست به عنوان ابزاری برای بازدارندگی ایران و همزمان اطمینان بخشیدن به شرکای منطقهای که معتقدند واکنش آمریکا به توقیف کشتیهای تجاری بسیار محدود بوده است، ارائه میشود. ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، یک روز پس از برگزاری رزمایش دریایی ایران در جزیره ابوموسی که حاکمیت آن مورد مناقشه از سوی امارات است، از شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس دولت امارات دعوت کرد تا به کشورش سفر کند. در ماه مه، امارات پس از توقیف یکی از کشتیهای تجاری از ائتلاف امنیتی دریایی به رهبری ایالات متحده خارج شد. هفته گذشته، وزارت دفاع چین اعلام کرد که ارتش امارات متحده عربی و ارتش چین اولین رزمایش مشترک جت جنگنده خود را برگزار خواهند کرد. دولت بایدن برای عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل به منظور تقویت موضع خود علیه ایران، به ویژه پس از شکست مذاکرات بر سر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، فوریتهای شدیدی را در دستورکار قرار داده است. بنا بر گزارشها، عربستان سعودی خواهان توافق امنیتی با ایالات متحده، دسترسی به تسلیحات پیشرفتهتر و حمایت از برنامه هستهای غیرنظامی خود به عنوان قیمت عادیسازی است. در صورت تایید استقرار تفنگداران، ممکن است این اقدام به ریاض و ابوظبی اطمینان دهد. همچنین خطر تشدید تنش را افزایش میدهد، به ویژه اگر مقامات ایالات متحده برای استفاده از زور غیرمتمرکزتر باشند، یا اگر ایران مزیتی را در تلاش برای آزمایش مرزهای بازدارندگی ایالات متحده مشاهده کند.
عراق: نقطه عطف بالقوه دیگر برای آمریکا و ایران در عراق است. بر اساس گزارش پنتاگون که هفته گذشته منتشر شد، «هیچ فعالیت خصمانه قابل توجهی بین ایران یا بازیگران همسو با ایران و نیروهای ائتلاف یا شرکای محلی در عراق» از آوریل تا ژوئن سال جاری صورت نگرفته است و این توقف از ماه مه۲۰۲۲ ادامه دارد. از یک سو، این باید خبر خوبی برای آمریکا و عراق باشد و از سوی دیگر، این سکوت ممکن است به این دلیل باشد که ایران در حالت تثبیت قرار گرفته است، وقتی اوضاع در عراق در جهت تهران پیش میرود، دلیلی برای تشدید تنش با آمریکا وجود ندارد.
لبنان: یکی دیگر از نقاط اشتعال منطقهای، مرز اسرائیل و لبنان است. بن کاسپیت ستوننویس المانیتور این هفته نوشت که اصطکاک با حزبالله، که خود چیز جدیدی نیست، ممکن است «آهسته اما مطمئن» به سمت یک رویارویی همهجانبه پیش برود. کاسپیت گزارش داد: «براساس پیامهایی که اسرائیل آشکارا و پنهان به حزبالله میرساند، درگیری محدود یک گزینه نیست.» در صورت شعلهور شدن در امتداد مرز شمالی، اسرائیل احتمالا از این فرصت برای بازگرداندن قدرت بازدارندگی خود استفاده میکند. این مساله هم به ایران بستگی دارد. ممکن است یک مارپیچ مشخص اسرائیل و حزبالله وجود داشته باشد، اما در نهایت دستور از تهران میآید. برداشت در اینجا این است که ایران ممکن است کمی دما را افزایش دهد تا تواناییهای بازدارندگی و مقاومت خود را به منطقه یادآوری کند، زیرا ایالات متحده تلاش میکند عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل را میانجیگری کند و به فکر افزایش خطرات رویارویی در خلیج فارس است.
نقطه عطف سوم برای ایالات متحده و ایران، جنگ اوکراین است. روسیه این روزها بیش از هر زمان دیگری به ایران نیاز دارد. ایالات متحده و غرب بارها از ایران برای ارائه پهپادهای مسلح به روسیه توضیح خواستهاند که ایران آن را رد کرده است. در همین حال، ایران از عمق استراتژیک روسیه برای رویارویی با غرب استقبال میکند. ایالات متحده و شرکای آن به جز هشدارها و تحریمها، چیزی برای ارائه به ایران ندارند. در اکتبر ۲۰۲۳، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خواستار رفع محدودیتهای سازمان ملل بر واردات و صادرات فناوریهای مرتبط با موشکها و پهپادها از سوی ایران است تا ایران بتواند تعداد بیشتری پهپاد و شاید موشک بفروشد. مگر اینکه یکی از امضاکنندگان برجام (بریتانیا، فرانسه یا آلمان) اسنپ بک را آغاز کند. آنتون مرداسوف از مسکو در گزارشی برای المانیتور مینویسد: «تصمیم تهران برای بومیسازی و تولید پهپادها در روسیه، در پسزمینه فشارهای جدی اروپا و ایالات متحده، قطعا تاثیری بر پیکربندی کلی روابط روسیه و ایران داشته است.» ایران قابلیتهای پهپاد خود را مقصد صادراتی با ارزش میداند. وزیر دفاع بولیوی، هفته گذشته در سفر به ایران، قرارداد خرید پهپادهای ساخت ایران را منعقد کرد.
همانطور که بیژن خواجهپور این هفته برای المانیتور پرو نوشت، رئیسی ماه گذشته دیدارهای رسمی از کنیا، اوگاندا و زیمبابوه داشت که «منعکسکننده رویکرد فعلی سیاست خارجی ایران برای دور شدن از غرب» بود. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در سفر هفته گذشته خود به اسلامآباد، توافقنامه تجاری دوجانبه با پاکستان را امضا کرد و روز یکشنبه به ژاپن سفر خواهد کرد که نشانه دیگری از این است که ایران فرصتهای خود را در شرق و جنوب میبیند نه غرب. طبق گزارش آدام لوسنت، ایران در سه سال گذشته صادرات نفت خود به چین را سه برابر کرده است.
المانیتور در گزارش دوم خود به تحرکات متحدان اروپایی آمریکا یعنی فرانسه و بریتانیا برای افزایش حضور در خلیج فارس اشاره کرده است. جاناتان فنتون هاروی در گزارش ۵ اوت در المانیتور نوشت: فرانسه قصد دارد حضور خود را به عنوان یک ضامن امنیتی و شریک اصلی در خلیجفارس تقویت کند، در زمانی که بریتانیا نیز به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است. به گفته یک منبع در وزارت دفاع فرانسه، اخیرا، پاریس و دوحه مذاکرات پیشرفتهای را آغاز کردهاند، چون پاریس امیدوار است روابط دوجانبه خود را به یک مشارکت دفاعی ارتقا دهد. به گفته این منبع که هفته گذشته با رویترز صحبت کرد، مذاکرات اخیر عمدتا با هدف «تقویت شراکت راهبردی فرانسه و قطر، مبتنی بر همکاری دیپلماتیک، عملیاتی و صنعتی» صورت گرفت. با این حال، با توجه به اینکه فرانسه ۳۶ هواپیمای جنگنده چندمنظوره رافال را به دنبال توافقات گذشته در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ به قطر فروخته است، پاریس امیدوار است تجهیزات دفاعی بیشتری را به دوحه عرضه کند. این وضعیت به دنبال آن صورت میگیرد که امانوئل مکرون ماه ژوئن برای دومین بار در کمتر از یک سال گذشته میزبان محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در پاریس بود. بر اساس دادههای وزارت نیروهای مسلح فرانسه، پاریس با فروش نزدیک به ۷۸۰ میلیون یورو (۸۵۶ میلیون دلار) در سال ۲۰۲۱، به یک تامینکننده مهم تسلیحات برای ریاض تبدیل شده است. مکرون امیدوار است از این روابط دفاعی و دیپلماسی نوپای دولتش با شاهزاده محمد برای تقویت روابط سرمایهگذاری دوجانبه و در عین حال تقویت آمال دفاعی پاریس در منطقه استفاده کند. در بحبوحه پیگیریهای دیپلماتیک پاریس، بریتانیا نیز ماموریتی برای تقویت روابط خود با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) دارد. هفته گذشته، جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه بریتانیا، سفری سه روزه به خاورمیانه را آغاز و در قطر، کویت و اردن توقف کرد و هدفش تحکیم روابط با این متحدان منطقهای بود. بریتانیا پس از برگزیت مشتاق است تا روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تقویت کند و بر تجارت به عنوان محور اصلی سفر کلورلی تاکید کرد. وزارت خارجه از ۱/ ۱۸ میلیارد پوند استرلینگ (۲/ ۲۳ میلیارد دلار) در تجارت دوجانبه لندن با قطر و کویت در سال ۲۰۲۲ تمجید کرد.
اگرچه فرانسه به طور سنتی نفوذ خود را در حیطه امارات متحده عربی پیاده ساخته است، جایی که دارای یک پایگاه دریایی کلیدی است، تلاشهای اخیر این کشور برای ایجاد مشارکت با قطر و عربستان سعودی نشاندهنده رویکرد استراتژیک جامعتر در خلیج فارس است. در کنار فروش تسلیحات، فرانسه قصد دارد نقش خود را به عنوان یک ضامن امنیت در منطقه مستحکم کند که مشارکت عمیق آن با امارات متحده عربی این وضعیت را نشان میدهد. در فوریه ۲۰۲۲ و به دنبال حمله پهپادی در عراق، پاریس یک مشارکت امنیتی با ابوظبی ایجاد کرد و حمایت نظامی و حفاظت از حریم هوایی خود را افزایش داد. این اقدام بر امید فرانسه برای کاهش نگرانیهای امنیتی در میان کشورهای خلیج فارس به ویژه در بحبوحه تنشها با ایران، تأکید داشت. لندن به طور سنتی خود را بهعنوان قدرت خارجی شماره دو در خلیج فارس ... با حضور نظامی در منطقه پس از ایالات متحده (البته با فاصله قابل توجه) تعریف میکند. با این حال، با توجه به اینکه هم فرانسه و هم بریتانیا وزن نسبتا مساوی در منطقه دارند، پاریس قصد دارد خود را به عنوان یک شریک اروپایی پیشرو در منطقه قرار دهد. از یک سو، بریتانیا نیز امنیت را انگیزه تعامل خود با خلیج فارس ذکر کرده است. بهروزرسانی مانیفست سیاست خارجی بریتانیا در سال ۲۰۲۳ بر نیاز به حمایت از نظم بینالمللی به رهبری ایالات متحده تاکید میکند و از متحدان واشنگتن میخواهد که مشارکت جمعی خود را برای تقسیم بار در حوزه یورو، آتلانتیک و در سراسر نقاط حساس ژئوپلیتیک از جمله خلیج فارس افزایش دهند. بریتانیا که شریک تسلیحاتی مهم عربستان سعودی است، با مجوز بیش از ۱۰ میلیارد پوند (۸/ ۱۲ میلیارد دلار) از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲، به دنبال تعمیق روابط امنیتی خود با ریاض بوده است. در دسامبر ۲۰۲۲، لندن روابط خود را با ریاض با ایجاد یک مشارکت دفاعی با هدف تقویت «امنیت و ثبات منطقهای» مستحکم کرد. بریتانیا برای تقویت حضور خود در خاورمیانه، داراییهای خود از جمله انتقال یک پایگاه نظامی از کانادا به عمان را مجددا مستقر کرده است. علاوه بر این، تمرینات نظامی مشترک با مسقط را افزایش داده است. این اقدامات نشاندهنده تعهد بریتانیا به تقویت تعامل خود در منطقه و تقویت همکاری دفاعی خود با متحدان کلیدی است. در حالی که این امر به لندن قابلیتهای پیشبینی قدرت بیشتری در خاورمیانه میدهد، اما تمایل بریتانیا برای تقویت روابط تجاری خود با منطقه پس از برگزیت همچنان اولویت اصلی آن است. بخش عمدهای از این گفتمان حول تضمین یک توافقنامه تجارت آزاد (FTA) با شورای همکاری خلیج فارس متمرکز شده است، که تجارت بریتانیا و خلیج فارس را حداقل ۱۶ درصد افزایش می دهد. با این حال، فرانسه به دلیل رقابت عمیق قدرتهای جهانی و منطقهای مانند چین، همچنان با موانعی برای دیپلماسی تسلیحاتی خود روبهرو بوده است. باوجود تلاشهای دیپلماتیک فردی فرانسه و بریتانیا برای گشتزنیهای دریایی منطقهای در تنگه هرمز، همچنان به مشارکت با ایالات متحده متکی هستند. در نبود یک سیاست خارجی اتحادیهمحور در خلیج فارس، پاریس و لندن باید نقش کمتری را در منطقه بپذیرند و در عین حال برای سرمایهگذاری و روابط اقتصادی در برابر دیگر بازیگران جهانی و منطقهای در یک محیط رقابتی فزاینده رقابت کنند.
منبع : دنیای اقتصاد